متن آهنگ از آب ياد مبهمي دارم محسن چاوشي
وقتي كه شب حكم شبيخون داد
صحرا پر از خون كبوتر شد
توي چشام درياي بارون و
توي گلوم بارون خنجر شد
از آب ياد مبهمي دارم
چون تشنه ام سيراب ميميرم
از مردم بزدل دلم خونه
از كوفه دلگير دلگيرم
اي كاش پيش خواهرم بودم
تا باز مرهم رو پرم ميذاشت
دستي بريده دست مظلومي
گل روي قبر مادرم ميذاشت
اي كاش پيش خواهرم بودم
تا باز مرهم رو پرم ميذاشت
دستي بريده دست مظلومي
گل روي قبر مادرم ميذاشت
ايمان من بي وقفه رنجم داد
آزاده بودم پس جفا ديدم
مكر و دورنگي ظلم و بدقولي
از اهل دنيا كي وفا ديدم
دنياي بي ارزش چه ميدونه
كي غصه داره كي دلش خونه
اين درده كه غمگين تر از درده
اين خونه كه قرمزتر از خونه
حس ميكنم از دور از نزديك
عطر حرم عطر شهيدا رو
بيزارم از اين خيل ابن الوقت
پس ميزنم ابن اليزيدا رو
- شنبه ۰۶ خرداد ۰۲ | ۱۰:۵۳
- ۱۰۷ بازديد
- ۰ نظر