در طول اين سالها همواره موجها و سهلانگاريهايي وجود داشته كه موجب نگرانيِ دوستداران زبان فارسي شده است. يكي از اين موجها كه به واسطه گسترش فضاي مجازي در كمين زبان فارسي است، رواج اصطلاحات خودساخته، عجيب و غريب و بيمعني است كه به سرعت فراگير ميشوند. شايد عباراتي مانند «آب ميقولي؟» به معناي «آب ميخوري؟ »و از اين دست را شنيده باشيد. درباره اين عبارات كه در مقاطع مختلف در زبان گفتاري رايج ميشوند، با محمدجعفر ياحقي، استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه فردوسي مشهد گفتوگو كردهايم كه در ادامه ميخوانيد.
ما در برابر عبارات و اصطلاحات غيرمتداولي كه بيشتر در فضاي مجازي شنيده ميشوند، بايد بيتوجه باشيم يا آنها را نقد كنيم؟
خود كلمه رايج و مفهوم آن گذراست؛ مدتي هست و مدتي نيست. در مقطعي مورد توجه است و بعد به دلايلي فراموش ميشود. اينها هيچ مشكلي در زبان ايجاد نميكند، اما كلماتي كه نيازِ زبان فارسي هستند و فناوري و فني را با خودشان دارند جاگيرتر هستند و ممكن است بعدها در زبان هم وارد شوند. مثل كلماتي كه به همراه رايانه وارد زبان فارسي شدند؛ چون جامعه به آنها نياز دارد و در زمان خود معادلي نداشتند. اين كلمهها در زبان فارسي ميمانند؛ زيرا از قبل چارهاي براي آنها انديشيده نشدهاست. مگر قبل از اينكه موقعيت پيدا كنند، تشكيلات و فرهنگستان معادلسازي كند و معادل آن را وارد زبان فارسي كند. در اين صورت آن معادل ماندگار ميشود؛ البته اگر كلمات خوب و كوتاه و جا افتادهاي باشند.
به تازگي عباراتي در فضاي مجازي رايج شده كه شكل زبان را نيز تغيير دادهاست. مثلاً به جاي «غذا ميخوري» گفته ميشود «غذا ميقولي؟» جا افتادن اين عبارات به زبان فارسي آسيب نميزند؟
اين موضوع در هر زباني وجود دارد. كلماتي كه رايج ميشوند و گروه خاصي از نوجوانها و جوانها با آن گفتوگو ميكنند، طبعاً گذرا و محدود هستند و در همان فضاي جوانانه باقي ميمانند. اين عبارات در ميان بزرگسالان و فضاهاي علمي و دانشگاهي به كار نميروند و خطري هم براي زبان فارسي ايجاد نميكنند. البته ولنگاري در زبان فارسي متأسفانه زيادتر شده و كسي جلودارش نيست. هر چقدر ما بتوانيم در الگوها و رسانههايي كه تأثيرگذارند، احتياط كنيم بهتر است. آنها كه مسئول و متوجه هستند نبايد اين اصطلاحات و كلمهها را به كار ببرند تا زودتر فراموش شوند.
به نظر شما در رسانههايي مانند تلويزيون و شبكه نمايش خانگي به اندازه كافي به زبان اهميت داده ميشود؟
تأثير صداوسيما در ترويج كلمهها و اصطلاحات بسيار زياد است. بنابراين اگر كلمههاي وارداتي به اين وسيله وارد زبان فارسي شوند و جاي خودشان را در زبان باز كنند بسيار خطرناك است و اگر ادامه پيدا كند چيزي از موجوديت زبان باقي نميماند. تنها مسئله زبان نيست. زبان معبري براي انتقال فرهنگ است و اين كلمههاست كه فرهنگ و هويت ما را نگه ميدارد. اگر ما آن را در مسير كلمهها و مفاهيم زبانهاي ديگر قرباني كنيم، خود به خود لطمه بزرگ و شديدي به فرهنگ و هويت مليمان ميخورد. رسالت صداوسيما و فضاي مجازي در اين زمينه خيلي زياد است و متأسفانه بيمسئوليتي است كه راه را براي ورود زبانهاي ديگر باز گذاشته است.
چرا مسئله توجه كم به زبان فارسي در تبليغات تلويزيوني پررنگتر است؟
به ظاهر نظارت وجود دارد ولي در عمل نظارتي نميبينيم. فرهنگستان بخشي دارد كه مربوط به صداو سيماست اما اينكه دقيقاً چه كاري در اين قسمت انجام ميشود، مشخص نيست. در تلويزيون هم نظارتهاي ديگري هست؛ مثلاً هيچوقت دوتار در تلويزيون نميبينيد اما فرهنگ و هويت فرهنگي ما به غارت ميرود و كسي به اين موضوع توجه نميكند. زبان فارسي، زبان فرهنگ و نجابت قوم ايراني است و اگر اين زبان نباشد و در معرض تجزيه و فراموشي قرار گيرد، آن كليت از دست ميرود؛ چون با زبان فارسي است كه تفاهم ملي ايجاد ميشود.
- یکشنبه ۲۴ بهمن ۰۰ | ۱۰:۲۰
- ۹۲ بازديد
- ۰ نظر